سفارش تبلیغ
صبا ویژن

میراب نوشت
 
20 گیگابایت هاست رایگان با قول امکانات همراه با دامنه رایگان و سی پنل و کلی چیزای دیگه مخصوص شما

محل درج آگهی و تبلیغات
 
نوشته شده در تاریخ جمعه 91/11/27 توسط میراب عطش

نام : نمک و نمکدان!

پروژه : سینمایی

http://amozan.xzn.ir/rey/pegah1.jpg

 

مکان خارجی – روز – خیابان

http://amozan.xzn.ir/rey/321.jpeg

جمعیت زیادی در حال حرکت به سوی یک مقصد مشترک هستند. از تصاویر و پلاکاردهایی که در دست دارند معلوم است که د ر حال تظاهرات هستند بر روی پلاکاردها جملاتی در باب تکریم روز 22 بهمن به چشم میخورد جمعیت در حین راهپیمیی شعارهایی بر علیه امریکا و در حمایت از رهبر خویش سر میدهند و سکانس با به آتش کشیده شدن پرچم آمریکا به پایان میرسد.

 

مکان داخلی – شب – سالن مراسم اختتامیه جشنواره فیلم فجر

http://amozan.xzn.ir/rey/123.jpeg

مراسم اختتامیه واپسین فیلم فجر در حال جریان است . این مراسم دقیقا در عصر روز 22 بهمن که ملت ایران یکصدا فریاد مرگ بر امریکا سر داده و انزجار خود را از هرگونه دخالت خارجی در جهت ساقط نمودن نظام مقدس بیان داشته اند ، برگزار میگردد.

دوربین به میان جمعیت میرود. اکثر حاضران در سالن ظاهرا باید از قشر سینمایی باشند اما آنچه مشهود است اینکه اکثر افراد هیچ نسبتی با سینما ندارند وبا اهل و عیال به این مراسم آمده و حتی میتوان در میان آنها کودکانی را یافت که بی خیال از آنچه در جریان است در حال بازی و یا اخذ امضا از سوپر استارهای ! سینما هستند و انچه عجیب است اینکه معلوم نیست این افراد چگونه توانسته اند کارت ورود به سالن را اخذ نمایند.گویا قرار است به پاس پیروزی مبارزات مردمی  در این جشنواره سیمرغ انقلاب را به مدعیان سینمای انقلابی ، اسلامی اعطا نمایند.

http://amozan.xzn.ir/rey/pegah1.jpg

نوبت به اعلام کاندیداهای بهترین بازیگر زن میرسد و جمعیت حاضر در سالن منتظر هستند تا ببینند چه کسی برنده سیمرغ این رشته میشود. بخشی که خانم پگاه آهنگرانی  یکی از کاندیداهای سودای سیمرغ است. با یک دیزالو به گذشته میرویم سال 88 از راه میرسد و در میان معترضین به نتایج انتخابات  که قصد سرنگونی نظام را در سر می پروراندند چهره ای آشنا دیده میشود و با چهره نمایش داده شده از خانم آهنگرانی که در سالن مراسم اختتامیه دیده میشود همخوانی دارد. با کمی تفکر در می یابیم که خانم آهنگرانی حتی در آن سال مدتی را به همین اتهام در زندان سپری نموده و حتی برای شبکه بی بی سی ( که نقش آن در به آشوب کشیده شدن شهرهای ایران اسلامی غیر قابل کتمان میباشد) فیلمی از این اغتشاشات ساخته است. در میان بهت حاضران از خانم آهنگرانی به عنوان برنده سیمرغ بهترین بازیگر زن یاد شده و او برای دریافت سیمرغ به روی سن میرود. جالب است که مهمترین جایزه سینمایی یک جشنواره انقلابی  به فردی اعطا میشود که نقش پر رنگی در جهت مقابله با آن داشته . خانم آهنگرانی به روی سن رفته و جایزه خود را اخذ میکند و با خنده ای که گویای رضایت او از این اتفاق است بدون کوچکترین صحبتی به جای خود باز میگردد. خنده ای که شاید دل خیلی از دلسوزان انقلاب را به درد می آورد. این سکانس هنوز به پایان نرسیده است و اتفاقات عجیب دیگری هم در راه است.

یکی از کارگردانان مشهور این سینما که به لطف بودجه های میلیونی بیت المال با ساختن فیلم های مختلف اکنون چنان مشهور شده است که کمتر کسی در عالم هنر بومی یافت میشود که او را نشناسد در حال سخنرانی برای حاضرین در سالن است و از طبع حیوان دوستی خویش سخن میگوید و جالب است که این کارگردان هم ( ع – د ) در قسمتی از سخنان خویش بیان میکند :

من با این سیمرغ جدید که پرنده‌ای آسمانی بوده و حالا او را به زمین کشیده‌اند و روی این پایه زنجیرش کرده‌اند، احساس غریبی می‌کنم. آرزو دارم که این سیمرغ دوباره بتواند پرواز کند و به آسمان سبز هورقلیا بازگردد.

جالب اینجاست که این کارگردان سبز را رنگ آزادی میداند و در حالیکه همگان به آبی بودن آسمان اقرار مینماییم ایشان سبز ( رنگ منتسب به جریان فتنه ) را به آسمان منصوب میکند.

شاید شما خواننده گرامی این دو رخداد در یک مراسم را اتفاقی غیر عمدی قلمداد نمایید اما این سکانس هنوز ادامه دارد قرار است تا به بهانه برگزاری یک جشنواره انقلابی هر چه در توان دارند به آن انقلاب تاخت و تاز کنند .

حال که بازیگر زن منتخب جشنواره یک سبزی بلفطره بوده است شاید بازیگر مرد منتخب نیز حرفی برای گفتن داشته باشد و اینگونه است که آقای ح - ف که برنده این عنوان شده رو به تماشاگران برای آنها آرزوی همیشه سبز بودن میکند  .

اوج این شعبده بازی به هنگامی است که کارگردان مشهور دیگری ( م – ف ) بیانیه  هیئت داوران این جشنواره  را قرائت میکند و در حالیکه ظاهرا قرار است از طریق این بیانیه از مسئولین نظام تشکر کنند چرا که با این همه تحریم و سختی بودجه این سینما را روز به روز بیشتر کرده اند تا خانواده سینمایی ایران در رفاه و آسایش قرار بگیرد اما سخنان بیشتر جنبه انتقاد و تذکر دارند تا تشکر و سپاس. در بیانیه از بی اعتمادی اهالی سینما به نظام و مسئولین یاد میشود و عدم استقبال عموم از این سینما را به گردن نظام می اندازند در حالیکه این ملت از قرنها پیش اهل هنر و فرهنگ بوده و هرگاه اثری در خور توجه و هنری که با فرهنگ ایران اسلامی در تضاد نبوده است را بر پرده سینما دیده اند استقبالی غیر قابل توصیف از آن نموده اند و باید اشکال را در میان خود سینماگرانی جستجو کرد که هنوز فکر میکنند میتوان با فیلم های آبکی و بقولی فیلمفارسی مردم را به سینما بکشاند.

و اینگونه است که می آیند و نمک میخورند و در آخر هم نمکدان را در جیب گذارده و با خود میبرند

 



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91/11/5 توسط میراب عطش

http://amozan.xzn.ir/rey/www.mehrabooon.parsiblog.jpg

یکی از پوسترهای تبلیغاتی یکی از تشکل های انتخابات در پارسی بلاگ

واژه ای همچون انتخابات آن هم برای یک جامعه مجازی همچون فیس بوک تقریبا نا آشنا میباشد و  شاید در هیچ یک از شهر های مجازی اینترنت ( به جز در رابطه با مسئولیت های سطحی و کم ارزش که آن هم مستقیما توسط کادر مدیریتی آن مجموعه از میان اعضایی انتخاب میشوند که بیشتز از سایرین شناخته شده و مورد تایید آنان هستند ) هیچ انتخاباتی را شاهد نبوده ایم و در اینگونه سامانه ها ، اعضاء فقط به عنوان یک کاربر فعالیت میکنند و  دسترسی به هیچ یک از  گزینه های مدیریتی را ندارند در حالیکه یکی از شعارهای اولیه این گونه جوامع مجازی از قبیل توییتر ، فیس بوک و گوگل پلاس طبق ادعای رسانه های غربی ، کمک به دموکراسی و بسط و گسترش آزادی های فردی ( طبق تعاریف غربی آن ) در جهان خصوصا کشورهایی که حقوق بشرشان غیر از چیزی است که مد نظر سازمان ملل میباشد ( و همانگونه که شاهد بودیم در جریان حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری در ایران ، اینگونه جوامع مجازی وظیفه اصلی در نشر اکاذیب در مورد این حوادث و وارونه جلوه دادن این اتفاقات را داشتند و در این میان فیس بوک وظیفه اصلی را در کشف حقیقت! با انتشار اخباری را داشت که هیچ منبع مشخص و شناخته شده ای نداشتند و صرفا برای تشویش اذهان عمومی و دامن زدن به یک دروغ ژورنالیستی با عنوان تقلب بزرگ منتشر میشد و در برخی مواقع این دروغ های آشکار بحدی وسیع بود و عظمت داشت که حتی نویسنده آن نیز ناخواسته به باور مدعای کذبش میرسید و این البته قسمت مهمی از سیاست های غرب در شیوه حکمرانی بود چرا که بنا به تاکیدات یکی از بزرگترین احزاب سلطه جو و دیکتاتور غربی یعنی نازیسم دروغ باید به حدی بزرگ باشد که کسی را جرات تفکر در رابطه با کذب بودن آن نباشد.

و از طرفی در اینگونه سامانه ها خصوصا از نوع غربی آن هرچند ممکن است برخی از مسئولین اجرایی از میان کاربران آن سامانه انتخاب شوند اما هیچ یک از کاربران در امر انتخاب دخیل نبوده اند و عملا جوامع مشهور مجازی غربی با اینحال که سردمدار و مدعی اشاعه دموکراسی مجازی هستند اما خود از نقض کنندگان اصلی این مهم و مخل آزادی های فردی اعضا میباشند و با اینکه در اکثر مطالب سیاسی منتشره در این جوامع انتخاب را حق بدیهی هر شهروند میدانند اما اصلا این حق را برای شهروندان مجازی جوامع خویش ثائل نمی باشند و اصولا اینگونه تغییر و تحول ها بر خلاف جامعه حقیقی در دنیای مجازی تاکنون جایی نداشته است.

با خبر شدیم که این بار اما در یکی از این سرزمین های مجازی قرار است رفراندومی انجام شود که نتیجه حاصله آن در سرنوشت حرفه ای وبلاگ نویسان و اعضای آن سامانه اثر مستقیم خواهد داشت.

اشتباه نکنید، این بار هیچ اثری از سایت های خارجی نیست و برای اولین بار در تاریخ اینترنت بین المللی ، انتخاب برخی مدیران ارشد یک مجموعه از طریق رای گیری مستقیم کاربران آن مجموعه با انتخاب افرادی از میان همان کاربران ، انجام خواهد گرفت و نکته جالب توجه این رای گیری این است که این مجموعه ضمن داشتن یک جامعه مجازی بنام پیامرسان ( که این سیستم کم و بیش  چیزی شبیه فیس بوک میباشد ) یک سیستم وبلاگ نویسی پیشرفته نیز هست که احتمالا بارها و بارها نام آن را شنیده اید: سیستم وبلاگ نویسی پارسی بلاگ که از اولین های وبلاگ نویسی در ایران میباشد. البته این اولین بار نیست که این نوع انتخاب در سامانه پارسی بلاگ اتفاق می افتد و دوره فعلی چهارمین دوره انتخاب دبیران از میان اعضای سامانه میباشد.

لیست کاندیداهای نهایی این دوره

این روزها اگر گذرتان به محیط این سیستم خصوصا پیامرسان معروف آن افتاده باشد شاهد برخی تبلیغ های گروه ها و تشکل های مختلف خواهید بود که برای کاندیداهای موردنظر خود تبلیغ مینمایند و اعضای این سامانه هم با ورود به فید های اینگونه ، در مورد نقاط قوت و ضعف کاندیداها بحث میکنند . خلاصه اتفاقاتی به مراتب جالب تر از سایر انتخابات را میتوانید این روزها در پارسی بلاگ شاهد باشید و از طرفی اگر کاربر این مجموعه هستید به زودی میتوانید در یک انتخابات کاملا هوشمند شرکت کنید که مدیران مجموعه در کمال بی طرفی انتخاب افراد را به کاربران سپرده اند.

پوستر تبلیغی چند تشکل های ائتلافی پارسی بلاگ

پس بشتابید تا به سهم خود در این امر مهم مجازی شرکت کنید اما اگر تاکنون عضو این مجموعه نشده اید نگران نباشید. چرا که هر چند ماه یکبار این انتخابات تکرار میشود و میتوانید با عضویت در این سامانه از طریق http://parsiblog.com  در دوره های دیگر هم انتخاب شوید و هم انتخاب کنید .



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 91/11/5 توسط میراب عطش

مدتهاست هر روزه خبری از تورم و گران شدن کالاها می شنویم و موضوع دلار و طلا هم که تقریبا نقل هر محفلی شده است . برای یافتن مقصر این گرانی تلاش می کنیم و بعضا افراد مختلفی را در این میان معرفی میکنیم بگونه ای که پای افراد گمنام هم گاهی به ماجرا باز می شود بطور مثال مدتی قبل معاون رییس جمهور از شناسایی فردی بنام جمشید بسم اله خبر داد که باعث اصلی گرانی های دلار در آذر ماه بود.

http://amozan.xzn.ir/rey/42.jpg

این روزها از ساختمان خیابان حافظ که سهم زیادی در اقتصاد ایران دارد خبرهای خوبی بگوش نمیرسد و این خبرهای گویای سقوط ناگهانی ارزش سهام در این ساختمان میباشد. بله سازمان بورس اوراق بهادار خبر از سقوط شاخص ها میدهد و از طرف دیگر چند صد متر انطرف تر از این ساختمان در جایی که نبض سکه و دلار می طپد یکبار دیگر بالا رفتن قیمت های این دو عنصر مهم اقتصادی را شاهد هستیم. براستی چه ارتباطی میان سقوط سهام و صعود دلار وسکه وجود دارد !؟

ازطرفی خبر میرسد که به زودی شاهد گرانی دوباره مسکن خواهیم بود چرا که اوراق وام مسکن این روزها با قیمت بالاتری خرید و فروش میشود و این ها همه در مرکزی بنام مبادلات اتفاق می افتد.

کارشناسان علل بسیاری را در امر این تورم دخیل میدانند. از تحرم هیا بین المللی گرفته تا حرص و ولع برخی برای خرید های غیر ضروری اما آنچه در نگاه اول به چشم نمی آید دوری بیش از پیش فعالان اقتصادی از ارزشها است.

اگر با کمی دقت به این اتفاقات توجه کنیم شاهد خواهیم بود که اکثر فعالان بازار سهام که این روزها میل شدیدی به فروش سهام خود دارند از مدیران سابق همین اقتصاد و صنایع موجود در آن بوده اند که اکنون عمده سهام داران همین صنعت بشمار می روند که روزگاری نه چندان دور جزو مدیران ارزشی بوده اند که نظام بنا به ارزشمداری آنان ، مدیریت قسمتی از اقتصاد خرد و کلان را به اینان واگذار نمود و به مرور بنا به تخصص و تجربه اشان در حوزه های مختلف اقتصادی و صنعتی از مدیرن به سهامداران عمده تغییر هویت دادند اما به مرور برخی از این مدیران سابق و سهامداران امروز گرفتار تب طلا و مال اندوزی شدند و هر بار که خبر از نقل و انتقالات و سود های انچنانی در قسمتی از بازار به گوش رسید ، سرمایه خود را به آن سمت جریان دادند. یک روز به سمت بورس و بورس بازی رفتند روز دیگر وارد بخش اتومبیل شدند و گاهی هم در دلار و سکه سود های انچنانی دیدند و این رفتار باعث شد که گاهی اقتصاد ایران ضربه های جبران ناپذیری را متحمل شود و امروز هم به همین منوال شاهد سقوط شدید شاخص ها در بازار بورس هستیم و این چیزی نیستکه امپریالیسم جهانی از /ان آگاه نگردد و به همین راحتی دشمنان قسم خورده خویش را شاد می نماییم.

بارها از تشکیل یک گروه اقتصادی برای رفع موانع بر سر راه صنعت ایران اشاره میکنیم ولی برخی بجای اینکه پازل گمشده یان اقتصاد را در دست داشته باشند ، با برون رفت از بازار سرمایه و فروش سهام خویش عملا پازلی میشوند در دست دشمنان .

http://amozan.xzn.ir/rey/40.jpg

براستی چرا باید برخی اینگونه همه نشاته های معنوی خویش را به پای مادیات بریزند و ناخواسته قسمتی از نیروهای پیاده نظام دشمن شوند!؟

دور شدن از ارزشها و فراموش کردن رهنمود های رهبر عظیم الشان نظام شاید تنها دلیل این اتفاقات در بعد اقتصاد باشد. رهبریت نظام بارها و بارها افراد را به خویشتنداری و بصیرت دعوت نموده و درطی چند سال اخیر نهایت تلاش خود را برای پرباری اقتصاد هزینه نموده است و شاهد بوده ایم که سالهای متمادی را برای شکوفایی اقتصاد نام گذاری نمود اما این افراد با طمع ورزی خویش به قصد رسیدن به ثروت های یک شبه ، برخلاف شعارهایی که میدهند و میدادند ارزشها را زیر پا گذاشته و فقط و فقط چشم خویش را به زرق و برق سکه هایشان دوختنه اند و برخلاف مدعایشان به نظام مقدس جمهوری اسلامی پشت کرده اند اگرنه امروز نباید شاهد فروش یکپارچه سهام کارخانجات صنعتی ایران می بودیم تا شاخص های بازار بورس به یکباره فرو افتند و از ان طرف دلار و سکه افزایش یکباره قیمت داشته باشند.

http://amozan.xzn.ir/rey/41.jpg

بیایید شعارهایمان را وارد رفتار و عملکردمان نماییم تا شاید از این گردنه سخت به آسانی عبور کنیم  و این مهم محقق نخواهد شد مگر اینکه فرامین و دستورات رهبر انقلاب را به درستی و بطور تمام و کمال اجرا نماییم و این هم محقق نخواهد شد مگر اینکه با ایمانی راسخ اصل ولایت را با جان و دل باور داشته باشیم



.: Weblog Themes By Rokh Nama :.


تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : lمیراب عطش