برای تیتر 1 این پست هرچقدر فکر کردم چیزی به خاطرم نرسید تا این که دیدم بهتره وامدار یه جایی بشم که این شد عنوان تیتر یک امروز " تو را من چشم در راهم "
علت این تیتر محبت برادرانه یک دوست نادیده بود که در پست های قبلی اشاره ای به او داشتم وبلاگ شهریور 74 که خواستار ایجاد یک رابطه دوستانه با ایجاد و تبادل لینک شدند.
همین جا فریاد میزنم من مخلص تمامی بروبچه های بی ادعا و مخلص هستم و خاک پای همه کسانی که یه جورایی ابراز محبت میکنن نسبت به این آدم بی مقدار
همه شما سرور و ارباب این بنده ناچیز خدا هستین و از هم صحبتی با شما و گوش دادن به صوت زیبای شما و خواندن خطوط گلابتون تان شاکر خداوندی هستم که اینگونه مهرش شامل حال من شده است تا از در کنار شما بودن افتادگی را مشق نمایم
همیشه درب این خیمه بر روی همه شما باز است و دست دوستیتان را که به بزرگواری بسوی این غلام حلقه به گوش دراز مینمایید به گرمی خواهم فشرد . آخر افتخار غلامی چو من همیشه هم کلامی با بزرگان بوده و چه خوش است این بنده نوازی از آن کسانی است که خود غلام درگاه حق تعالی هستند و با افتخار به این بندگی شب را به صبح مبرسانند
همه شما را دوست دارم حتی تویی که ندیدمت