سفارش تبلیغ
صبا ویژن

میراب نوشت
 
20 گیگابایت هاست رایگان با قول امکانات همراه با دامنه رایگان و سی پنل و کلی چیزای دیگه مخصوص شما

محل درج آگهی و تبلیغات
 
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 91/3/17 توسط میراب عطش

نوروز امسال نوید بسیار خوب و فال نیکی بود که از سوی رهبر معظم برای صنعت داخلی رقم خورد و مردم به مصرف کالای داخلی تشویق و ترغیب گردیدند و باصطلاح شعار ارانی ، ایرانی بخر در سطح وسیع نهادینه شد و تا به امروز دهها کنفرانس و صدها کتاب و هزاران مقاله در این رابطه اجرا گردیده است اما آیا واقعا مردم خود را ملزم به خرید کالای داخلی نموده اند!؟

توجه نمایید که حتی اگر فقط و فقط حامیان حقیقی نظام و ولایتمداران اینگونه عمل و رفتار نمایند حتی صنایعی که نفس های آخر خود را می کشند نیز خونی تازه در رگها یافته و مجددا ضمن ایجاد صدها هزار اشتغال تازه شاهد شکوفایی دوباره صنایع در بعد ملی خواهیم بود اما مشکل کجاست که اکنون عده ای با توجیهات گوناگون از کنار موضوع با اهمیتی همچون صنعت ملی به راحتی عبور مینمایند.

امروز دوستی با آب و تاب از قهوه ترکی که از بازار خریده بود تعریف میکرد و به اشتباه بیان میکرد ترکیه با اینکه کشور سردسیری است اما توانسته قهوه تولید کند و من هرچه تلاش کردم او را متوجه این موضوع کنم که کشور ترکیه به هیچ وجه درخت قهوه ندارد و این اصطلاحات ترک و فرانسه مربوط به نوع فرآوری و مصرف قهوه است نتوانستم او را متوجه واقعیت کنم . قصدم از این مثال به ادامه مقاله ربط دارد و آنهم اینکه کشوری مانند ترکیه که تا بیست سال قبل فاقد صنعت مادر بود امروز به جایی از صنعت تکیه زده است که قهوه امریکای جنوبی به نام این کشور در دنیا سرو میشود هر چند این موضوع قدمت دیرینه دارد و اصولا به دوران حکومت عثمانی برمیگردد اما این کشور در سالهای اخیر از عنوان قهوه ترک یک نشان و برند بین المللی ساخته است و ناخواسته مردم دنیا حداقل سالی چند بار برای نوشیدن این نوع قهوه به کافی شاپ میروند .

حدود صدو اندی سال قبل بوته چای توسط کاشف السلطنه به ایران آورده شد و با توجه به شرایط اقلیمی لاهیجان مزارعش در این شهر ایجاد و در همان آوان به سرعت به یکی از بهترین و مطبوع ترین چای های دنیا تبدیل شد و انگلستان یکی از بزرگترین مصرف کنندگان چای ایران شد. این موضوع تا سالهای ابتدایی دهه پنجاه ادامه داشت و پس پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی بنا به نیاز داخلی و جلوگیری از خروج ارز برای ورود چای خارجه تا سالهای انتهایی دهه شصت چای ایرانی با بسته بندی سبز بفروش می رسید و در سالهای ابتدایی دهه هفتاد با شروع دوران معروف به سازندگی! دروازه های کشور به روی کالاهای خارجی و منجمله چای گشوده شد و اینگونه بود که در دراز مدت نه تنها کمکی به صنعت چای نشد بلکه کم کم انواع اقسام چای خارجی از کنیا گرفته تا چین و هند و ... وارد شد بحدی که ذائقه مصرف کننده داخلی با توجه به افزودنی های نمونه خارجی ( که در برخی موارد حتی اعتیاد آور و مضر هستند) تغییر یافته و اکنون کمتر کسی یافت میشود که طعم چای ایرانی را به یاد داشته باشد. به واقع امروزه مزارع لاهیجان نفس های آخر خود را می کشند و اگر خرید تضمینی دولت نباشد تا کنون هیچ اثری از این مزارع باقی نمی ماند اما دولت نیز هر سال چای سال قبل را به طریقی معدوم مینماید تا انباری برای چای سال جاری داشته باشد.

حال سوال این است، دولت خدمتگزار در مورد مصرف چای در سازمانهای تابعه چرا از همین موجودی سود نمی جوید!؟ مگر نه این است که کارمندان و کارگران که قشر اصلی و غالب جمعیتی کشور هستند در این مجموعه ها فعالیت میکنند و میتوان در دراز مدت ذائقه اشان را تغییر داد و با نوسازی صنایع و کارخانجات چای دوباره چای بهاره لاهیجان را به ردیف بهترین چایی های دنیا رساند!؟ پس چرا شروع حرکت مصرف کالاهای داخلی حداقل در موردیکی از پر کاربردترین محصولات کشاورزی صورت نمی پذیرد!؟ آیا نمی شود مثلا در همین کنفرانسا به جای سرو چای دارجلینگ به مدعووین از همین چای ایرانی موجود در انبارها داد و با برخی از مشوق ها از جمله کالابرگ و ... آنرا به مردم ولو بصورت رایگان دهند تا شاید به مرور یکبار دیگر چای ایرانی وارد سبد خرید مردم گردد!؟ شاید اگر فقط پنجاه درصد به فرمایش رهبر معظم توجه شده و انجام گردد نه تنها صنایع دچار فرسایش و مرگ شوند بلکه هیچ کارگر بیکاری هم یافت نگردد چرا که صنعت فعال نیاز به کارگر دارد و کارگر فعال یکی از ارکان اصلی صنعت است.



.: Weblog Themes By Rokh Nama :.


تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : lمیراب عطش