سفارش تبلیغ
صبا ویژن

میراب نوشت
 
20 گیگابایت هاست رایگان با قول امکانات همراه با دامنه رایگان و سی پنل و کلی چیزای دیگه مخصوص شما

محل درج آگهی و تبلیغات
 
نوشته شده در تاریخ جمعه 92/10/27 توسط میراب عطش

بنام خدا

 

دختری از یک خانواده ثروتمند که بنا به شرایط و خیانت برخی از اقوام خویش در کودکی از خانواده جدا و گرفتار باندهای سو استفاده از کودکان شده است و ناخواسته فقیر میشود و ....

 

این خلاصه ای از داستان سریال پر بیننده روزهای اخیر تلویزیون خودمان میباشد که از قضا گوی سبقت را از سایر برنامه ها ربوده است و همچون اغلب آثار کارگردانش حائز رتبه ای ممتاز در نزد تماشاگران بوده است. سریال آوای باران یک ملودرام اجتماعی است که تقریبا از تمامی قواعد سینمای تجاری سود میبرد. دختر فقیری که داستان قصد دارد او را از چنگ فقر نجات داده و به ثروت برساند و شخصیت هایی که یا سفید هستند یا سیاه و نمی توان شخصیت های خاکستری را در آن مشاهده کرد و به هر حال بینندگان که اکثرا یکی از آرزوهایشان رسیدن به قله های ثروت و شهرت است اتفاقات پیرامون پرسوناژ باران را از دریچه رسیدن به آمال و آرزوهای خویش دانسته و به راحتی خود را تجسم میکنند که پس از عمری زندگی مشقت بار ، شاید روزی یکی از راه برسد و نوید بخش پایان رنج و سختی اشان باشد اما به دست آوردن نظر تماشاگران در این سریال به چه قیمت بوده است و آیا حصول این رضایت در دراز مدت باعث اتفاقات مثبت در جامعه خواهد بود؟

در ادامه قصد داریم تا از منظری دیگر به این سریال و سایر آثار اینگونه بپردازیم که متاسفانه از نظر کمی و کیفی ، تعداد زیادی از تولیدان داستانی و ... در زمره این روایت قرار میگیرند

 

www Campec Ir seryal avay baran 16 جدید ترین عکس های سریال «آوای باران»

1-     فقر و ثروت : نبرد اول سریال آوای باران تقابل ثروت و فقر است و حتی در لایه های زیرین این سریال هم میتوانیم مشاهده کنیم که این دو چگونه آرامش را از انسان ربوده اند اما آنچه در این سطور مد نظر است نه تقابل این دو بلکه چیزی است که این سریال در اثر فقر یا ثروت به آدمیان منتسب مینماید. تمامی پرسوناژ های فقیر این سریال یا مستقیما بد من داستان هستند و یا با او همکاری نزدیکی دارند و حتی اگر گاهی رفتار های انسانی از خود بروز میدهند اما نهایتا در مواجهه با پول تمام شعارهای زیبای خود را فراموش میکنند و حتی عاشقی را فراموش کرده و معشوق خویش به اسکناس میفروشند. در سریال آوای باران (که این روزها شاهد پخش قسمت های انتهایی آن هستیم ) حتی شخصیت های خوب فقیر هم به ذات بد خویش ( بموجب داستان سریال ) بازگشته اما در میان پرسوناژهای مختلف ثروتمند این سریال فقط و فقط یک زن و شوهر هستند که بد محسوب میشوند و باقی همه خوب و بقولی ، انسان هستند که حاضرند بخاطر کمکم به هم نوع حتی از خانواده خویش نیز بگذرند و پیام سریال در عمل این است که فقر باعث بد طینتی و بد کرداری خواهد بود و فقرا تماما آدم های بد جامعه هستند و خواهند بود حتی اگر روزی ثروتمند شوند ( همانند مردی که خواهان ازدواج با باران بود ) و یا عاشق پیشه باشند ( مانند آن جوانی که باران را همچو خواهر خویش میدانست اما در انتها با شکیب همدست شد ).

2-     والدین و فرزندان – در سریال شاهد نبرد دیگری هم بودیم و آن چنگ بین والدین و فرزندان بود و یقینا تاثیر این نبرد بسیار بیشتر از سایر پیام های این سریال در جامعه خواهد بود. یکی از داستان های فرعی سریال حکایت از یک رابطه دارد که یک طرف رابطه بازهم از فقرا میباشد و بخاطر رسیدن به ثروت ، دختری را شیفته خویش نموده که اتفاقا از میان ثروتمندان است و در ناز و نعمت برزگ شده. این دختر به راحتی از عشق و رابطه خویش با والدینش سخن میگوید و هر قدر آنان سعی میکنند او را از این عشق برحذر نمایند ، رفتار وی بدتر شده و کار به جایی میرسد که از پدرش حق السکوت میخواهد و جالب اینجاست که پدر هم با این موضوع بخاطر پیشرفت نقشه هایش موافقت مینماید و از طرفی یکی از شخصیت های مثبت ثروتمند هم در تقابل با والدین خویش است و تمام نقشه هایشان را نقش بر آب میکند و هرچند رفتاری زیبا داشته و به دل تماشاگر می نشیند اما این به دل نشینی باز هم حاصل تقابل والدین و فرزندان میباشد.  

3-     خیانت- موضوع مشترک این سریال در میان هر دو فرهنگ ، خیانت است . در این سریال شاهد انواع و اقسام خیانت ها هستیم بگونه ای که تعدادی را مستقیما مشاهده میکنیم و تعدادی را هم میشنویم. بطور مثال ضمن اینکه داستان اصلی ماحصل خیانت یک فامیل نسبت به اقوام خویش است و در ادامه از خیانت فرزند نسبت به والدین سخن به میان می آید و در انتها نیز خیانت عاشق نسبت به معشوقش را شاهد هستیم ، از زبان برخی از شخصیت ها هم این جمله را می شنویم . مثلا دکتر که از دوستان خانوادگی پدر باران است در مواجهه با طاها ( پدر باران ) مستثیما بیان میکند که در رفاقت خیانت کرده و پس از به زندان افتادنش دیگر به باران سر نزده است و همین خیانت او باعث گم شدن باران شده و الی آخر. 

پیامهای زیبای ! این سریال به اینچا ختم نمی شود اما از آنجاییکه در حوصله شما بازدید کنندگان گرامی نخواهد گنجید با جمع بندی موضوع سخن به انتها میرسانم.

حسین سهیلی زاده کارگردان سریال آوای باران که تا کنون آثار عامه پسندی از وی در تلویزیون نمایش داده شده است و از قضا آثار قبلی وی بی شباهت به اثر اخیر نبوده اند آثاری همچون دلنوازان ، فاصله ها ، ترانه مادری و .... در اغلب آثارش تقابل خیر وشر و فقیر و غنی را دستمایه خویش قرار داده و تقریبا تمامی پرسوناژ های خلق شده توسط این کارگردان یا سفید سفید هستند و یا سیاه سیاه و ایشان اعتقادی به شخصیت های خاکستری ندارد. در حالیکه یکی از شاخص های استاد هوشنگ گلمکانی ( که برای اولین بار واژه فیلمفارسی را در مورد فیلم های مبتذل ایرانی بکار برد ) برای اینگونه آثار نازل عدم حضور شخصیت های خاکستری در داستان میباشد .

آیا سیاستگذاران صدا و سیما که تمامی بودجه خویش را از بیت المالی دریافت میکند که از قضا متعلق به ملتی است که بموجب آمار و اسناد بیش از 70 درصدشان جزو قشر زحمتکش فقیر هستند ، توجهی به آثار و عوقب اینگونه آثار در جامعه نمی کنند !؟ در حالیکه حتی در غرب هم آثاری از این دست یا ساخته نمی شود و یا اگر ساخته شد قابل پخش برای همگان نیست و با سخت گیری های آنچنانی در بهترین حالت فقط برای سنین بالای 12 سال قابل تماشا خواهد بود چگونه است که تلویزیون خودمان آنرا در شبکه 3 که اصطلاحان متعلق به جوانان میباشد آن هم در بهترین ساعت پخش روانه آنتن میکند و هیچ توجه نمی کنند که حتی اگر در انتهای سریال همه چیز به خوبی و خوشی به پایان برسد  تکلیف آن نوجوانی که فقط قسمت های مربوط به اختلاف بیتا و پدرش را مشاهده کرده و شاهد تمرد و حتی پرخاشگری فرزند در قبال والدین خود بوده است آن هم در رابطه با موضوعی که طبق احکام و شریعت ما مسلمانان حرام است و در این بین هم پدر نهایتا از این گناهان چشم پوشی کرده و به رابطه دخترش و یک جوان لاابالی رضایت داده است ، چه میشود !؟ آیا اگر همان نوجوان با اتکا به همین قسمت ها ( که بنا به دلایلی نتوسنته انتهای داستان را شاهد باشد ) شروع به ایجاد رابطه با جنس مخالف نمود و حتی اقدام به پرخاش با والدینش کرد و در خیال خویش این روابط را نوعی حق دانسته که خانواده قصد دارند مانع او شوند ، چه باید کرد !؟ چرا فقط و فقط باید قصدمان سرگرم نمودن تماشاگران به هر قیمتی باشد !؟ یاد آمد چند روز قبل در صفحه حو.ادث روزنامه ها خبری مبنی بر دخالت دختری در قتل خانواده اش چاپ شد. به راستی اینگونه برنامه ها چه تاثیری در رفتار آن دختر داشته اند !؟

سخن به انتها میرسانم و امید وارم که در این مطلب سخنی به ناحق ننوشته باشم و داوری در این رابطه را به شما بازدیدکنندگان گرامی واگذار میکنم .



.: Weblog Themes By Rokh Nama :.


تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : lمیراب عطش