آیا شوکران سینمای ایران خواهد رسید ؟
سالهای اول دهه 70 سینما شاهد اکران فیلمی بود که در نوع خود در سینمای پس از انقلاب اولین بود " شوکران" ساخته بهروز افخمی برای اولین بار موضوع مردان خیانت پیشه را دستمایه ساخت فیلمی قرار داد که اتفاقا در آن روزها مورد مواخذه وسیع خصوصا در میان قشر پرستاران ، قرار گرفت. بازتابنمایش شوکران باعث شد که تا مدتها کارگردانان به سمت و سوی این موضوع نروند ولی انگار در یکی دو سال اخیر قضیه کاملا عوض شده است . ابتدا اصغر فرهادی با فیلم " چهارشنبه سوری" اشاره به معظلی میکند که کم کم در بین خانواده های مرفه شیوع پیدا کرده است و با یک داستان بصورت کاملا عریان موضوع را واکاوی میکند و این بار برخلاف یک دهه قبل همه دهان به تحسین فیلم می گشایند و کم کم فیلم های دیگر هم از راه میرسند . " سعادت آباد " مازیار میری ،سرشار از دیالوگها و مونولوگهایی است که به مردان خیانت پیشه اشاره میکند ،" اقلیما " " اسب حیوان نجیبی است "" زنان ونوسی مردان مریخی " " در امتداد شهر " " سوت پایان " " زندگی با چشمان بسته " هر یک به زبانی به موضوع خیانت مردان به همسرانشان اشاره ای میکنند ، برخی داستان اصلیشان بر خیانت مردان استوار شده و برخی هم اشاره ای به این موضوع دارند. در فیلمهایی هم با اینکه علنا خیانتی به چشم نمی خورد اما این هراس به بیننده منتقل میشود که هر لحظه ممکن است دامنگیرشان شود و فیلمهای " آل " و " چشــم " از این گروه هستند . جالب اینجاست که این به اصطلاح ژانر سینمایی اکنون یک پای همیشگی اکران در سینماهای ممتاز پایتخت شده است و شما که عصر یک روز تعطیل بدور از قیل و قال همیشگی قصد دارید در کنار خانواده به تماشای یک فیلم خانوادگی در یکی از سینماهای درجه یک بنشینید ، در کمال ناباوری بعد از دو ساعت حضور در سینما با نگاههای متعجب و گاها متوحش همسرتان روبرو میشوید که یقینا در ذهن خویش در مورد شما این سوال را مطرح نموده است که نکند همسر موجه بنده هم همچون شخصیت خیانت پیشه فیلم که از مردان به ظاهر متشخص بوده است ، خیانت کند و در بهترین حالت ممکن است به همسر دوم شما فکر میکند. مگر نه این است که سینمای هر کشور در ژانر های اجتماعی و خانوادگی موظف است به ایده آل های آن جامعه توجه کند!؟ آیا واقعا در ایران فعلی خیانت همسران باب روز شده ؟ یقینا که به هیچ وجه اینگونه نیست و فرهنگ اصیل ایرانی که با آمیزه های اسلامی عجین شده است خانواده را مقدس شمرده و با اینحال که تمامی مردان عاری از خطا نیستند ولی مرد ایرانی در زمره سالمترین و پاکدامن ترین مردان جهان به شمار میرود. حال فرض کنیم یک خارجی با توجه به مطالبی که در کتابهای تاریخی در مورد ایران خوانده است به میهن عزیزمان آمده و چند فییلم سینمایی را تماشا کند! یقینا تقریبا نتیجه خواهد گرفت که قریب به اتفاق مردان ایرانی هوسباز و بی بندو بار هستند و هیچ ارزشی برای همسر خویش قایل نیستند. سینما مکانی برای آموزش غیر مستقیم جامعه میباشد و یکی از سالمترین تفریحات خانواده ها به شمار میرود ولی آیا تماشای اینگونه فیلم ها باعث سلامت خانواده میشود !؟ آیا مشاهده این گونه فیلمها به جز بد آموزی و هنجار شکنی ثمره ای دیگر هم دارد !؟ هستند کسانی که به دلیل اعتیاد ، غربزدگی و دوری از اصول اخلاقی و مذهبی خیانت میکنند اما در اکثر فیلمهایی که همسران ایرانی را هدف قرار داده اینگونه نیست و مردانی متشخص و بعضا متدین را خائن به ارکان خانواده معرفی مینماید. اگر این مطلب را تا به انتها خوانده اید یقینا با بنده هم عقیده هستید که به هیچ وجه این نوع نگرش زیبنده مرد متدین و مسلمان ایرانی نیست و باید مدیران فرهنگی ما فکری به حال این زنجیره ناقص الخلقه بنمایند تا هر فرد نامحرمی نتواند به اندکی سرمایه قلب خانواده های مسلمان را هدف قرار دهد . والسلام