کالبد شکافی انتخابات
در لحضاتی که نگارنده مشغول نگارش این مقاله میباشد برنده نهایی انتخابات معلوم شده است و شمارش آراء به انتها رسیده و نتیجه ای رقم خورد که باعث شگفتی همه تحلیلگران گردید.
شاید شما هم جزو آندسته از افرادی باشید که بارها از خود می پرسند چگونه تفاوت آراء برنده انتخابات و سایر رقیبان به این حد رسید و در حالیکه تقریبا همگان در هفته ماقبل برگزاری ، نتییجه ای به جز این پیش بینی میکردند چه شد که برنده نهایی هیچگاه در نظر سنجی ها نفر اول نیود!؟
برای رسیدن به پاسخ این پرسش و پرسش های اینگونه باید اتفاقات یکی دو هفته اخیر را بررسی کنیم آنجاییکه در مناظرات آن دسته از کاندیداهای جناح اصول گرا که با یکدیگر ائتلاف داشتند به ناگاه در مقابل یکدیگر ایستاده و برنامه های حریف خودی را به کنکاش کشیده و بعضا سعی در ایجاد تشکیک در آن برنامه ها نمودند بحدی که در یکی از مناظرات وقتی دو تن از کاندیداهای ائتلاف 3+1 سعی در ضربه فنی یکدیگر را داشتند مهندس غرضی به طعنه عنوان نمود : گویا شما با یکدیگر ائتلاف هم داشته اید. و اینگونه بود که اکثر کاندیداهای جناح محافظه کار بجای اینکه متوجه رقیب سنتی خویش یعنی کاندیداهای منصوب به اصلاح طلبان باشند به جنگ دیدگاه ها و برنامه های یکدیگر برخاستند و این اتفاق از آنجا نشات میگرفت که اصولا هیچ شانسی برای کاندیداهای جناح اصلاح طلب ( دکتر معین و دکتر روحانی ) قائل نبودند و اصلی ترین رقیبان خود را در هم رزمان محافظه کار خود می پنداشتند و این باور به حدی تبلور یافت که حتی آنان که با یکدیگر ائتلاف داشتند تا بنفع آن کاندیدایی که اقبال بیشتری در میانشان داشت انصراف دهند عملا چنین نکنند چرا که مشاوران این افراد اطلاعاتی نه چندان صحیحی به آنان میدادند و هریک خود را در نقطه ای غیر قابل دستیابی میدید که سایر کاندیداها اصولا قادر به رقابت با آنان نبودند!
اما در این میان دکتر حداد عادل ضمن احساس خطر در یک اقدام انقلابی به نفع کل جریان محافظه کار به کنار رفت تا انتخاب کنندگان این جناح مشکل کمتری برای رسیدن به نتیجه نهایی داشته و شاید اگر دو کاندیدای دیگر این جناح هم با رصد واقعیت های روز های واپسین به نفع نه یک رقیب بلکه کل جریان اصول گرا به کنار میرفت نتیجه ای به جز آنچه اکنون رقم خورد را شاهد بودیم. توجه کنیم که وجود اختلاف در میان این گروه از کاندیداها خصوصا در مناظرات تلویزیونی باعث سردرگمی عده ای از طرفداران شد و همین عدم یکدستی هم باعث شد اقبالی برای جلب آرای خاموش جامعه ( همانها که در دو دوره و شاید هم چهار دوره گذشته انتخابات نتیجه را تغییر میدادند ) نداشته باشند.
حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان در دو سرمقاله دوشنبه و چهارشنبه هفته قبل به این کاندیداها تذکر داد که باید به فکر انصراف به نفع بهترین و رای آور ترین گزینه باشند و در این میان از اقدام انقلابی و شجاعانه دکتر حداد عادل هم تشکر نمود اما در حالیکه توقع بر این بود تا این اتفاق بیفتد متاسفانه تا آخرین لحضات همه کاندیداهای جناح اصول گرا بر پیروزی خویش بر سایر رقیبان پافشاری کردند در حالیکه اگر کمی به اتفاقات پیرامون خود واقف بودند باید از نحوه انصراف دکتر معین درست چند روز قبل از برگزاری انتخابات و حواشی آن به اجماع نزدیک میشدند . در حالیکه دکتر معین به همه سفرها و جلسات تبلیغاتی خود رسیده و به عنوان نماینده جناح شعارها و دیدگاه های رهبران خویش را بیان نموده بود و پس از انصراف به نفع جریان اصلاح طلب ،عملا این جلسات به عنوان دیدگاه های دکتر روحانی قلمداد میشد و بدین منوال دکتر روحانی در تمام مدت توانسته بود هم زمان در دو جای مختلف به برگزاری جلسات پرداخته باشد ، و بازی مطبوعاتی خاتمی و هاشمی در انتخاب یک گزینه از میان دو کاندیدای منصوب به اصلاح طلب که شاید بیش از یک ماه در جریان بود و ناخواسته برخی را کنجکاو نموده بود که بلاخره کدام یک به اهداف این جناح نزدیک تر خواهد بود .
شاید اگر واقعا این کاندیداها کمی بیش از آنچه مدعی بودند به فکر تکلیف انقلابی خویش میبودند بر ادعای خویش مبنی بر پیروزی قاطع خود پافشاری نمی کردند و با سایر رقیبان هم جناح به گفتگو می نشستند تا نهایتا از میان این تعدد بالا فقط یکی که بیش از سایرین مقبول عامه مردم بود باقی میماند.
حال هر آنچه که گفته و نوشته شود دیگر لااقل برای این دوره اثری نخواهد داشت و دوستانی که میتوانستند با کنکاش در اتفاقات اطراف اکنون برنده انتخابات باشند حداقل باید تا چهار سال دیگر صبر کنند شاید به یاد آوردن این اتفاقات در چهار سال آینده مارا به سمت کاندیدای واحد سوق دهد.