• وبلاگ : ميراب نوشت
  • يادداشت : دو منظره در يک خيابان!
  • نظرات : 2 خصوصي ، 30 عمومي
  • پارسي يار : 15 علاقه ، 34 نظر
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام...اول اينکه از اينکه گوشيتون به سرقت رفته متاسفم..به قول شوهر عمه مون که بهش ميگيم عمو:لابد بهش نياز داشته وگرنه از شما نميدزديد:دي
    بعد اينکه پول باعث ميشه خيلي وقتا خيلي چيزا فراموش بشه...من اگه جاي شما بودم چندتا ازاون آگهي هاي فروش کليه را برميداشتم ميبردم اون آدرس کلاس رقص و به دروديواراي نزديکش ميچسبوندم تا درمعرض ديد اون افراد قرار بگيره..اينجوري يه تلنگر ميشد براي اون افراد....چون گاهي ما آدما کارايي ميکنيم که متوجه نيستيم و به يه تلنگر نياز داريم....اميدوارم نعمت ها وسيله عذابمون نشه
    موفق باشيد
    پاسخ

    سلام .. از نظرات دلگرم کننده شما متشکرم و اينکه هميشه همراه اين بنده ناچيز خدا بوده ايد .. حقيقت امر اينکه خود من شايد يکي از همان افراد باشم که در مواجهه با موقعيت ها شايد به مراتب بدتر از انان عمل کنم .. قسمت انتهايي مطلب صرفا به همين علت نگاشته شد که عطر ان غذاهاي لذيذ انگار آب خنکي بود در تابستان گرم که بر روي همه آتش افکارم فرو ريخت و شايد هم حرص و طمعم را دو چندان کرد .. بقول حاجي يکي از فيلم هاي مخملباف بنام عروسي خوبا * حروم خوري خوشمزس .. نميدونم چقد از اين افراد ميتونن در مقابل حرام خوري طاقت بيارن و گرفتارش نشن اما شيطان هم بي دست و پا نيست و قسم خورده تا فرزند آدم را به هر طريق پيرو خويش کند ..