پيام
+
ليلي و مجنون افسانه است .. اين روزها عاشق ميخوانندت تا رسوايت کنند .. ديگر هيچ شاعري از عشقت ، ديوان نمي سرايد ..
*هور*
91/5/13

فاطمه-baby
قشنگه...
ميراب عطش
سلام برشما .. بسيار سپاسگزارم ..
*سحربانو*
:( به ما كه رسيد بساط ديوان گفتن برچيده شد دهعع:دي
ميراب عطش
مجنون جان شما به خودت نگير داداش .. بحث يه مجنون ديگس .. دي .. سحربانوي گرامي .. اتفاقا الان ديوان و غزليات و دو بيتي و خلاصه کتابهاي فراوان مينويسن اما بيشتر در باب احتراق موتورهاي درون سوز .. اگرم گلايه اي هست و برخلاف بازم يه شاعر ديگه ، و حوصله اي .. بسم الله .. شما سنت شکني فرماييد و ديوان اشعار سحر بانو را منتشر نماييد .. يا اگر شخصا قصد داريد روايت طوطيات شيرين سخن شويد يک مولوي يا خيام
ميراب عطش
معاصري بيابيد و کمي هزينه فرماييد از براي حق التاليف و ناشر و کاغذ و ... تا ثابت گردد که در عصر آهن و ماشين هنوز هم عشق مفتوح است و نيازي به نهان سازيش در پستوي خانه نيست .. دي
*سحربانو*
پيشنهاد خوبيه:) ولي نميدونم توي اين گروني كسي ديوان سحربانو ميخره يا نه!:)))) شما هم خواستيد ميتونيد سرمايه گذاري كنيد..يهرحال ميدونيد كه شعرا و نويسنده ها وضع خوبي ندارن:دي
ميراب عطش
خانم وستا اينروزا بحث مرغ از هر عشقي بيشتره .. دي .. سرکار خانم سحر بانو اسپانسرها اول ديواني رو که ميخوان روش سرمايه گذاري کنن مطالعه ميکنن .. خب شما بايد ابتدا اين ديوان اشعار رو بدين مطالعه کنم بعد ميشينيم در موردش بحث ميکنيم .. بايد اشعارتون به حدي سوز و گداز داشته باشه که کلا بحث مرغ و گوشت و اينا فراموش شن .. دي
ميراب عطش
روزي افسانه ميشود .. اما فعلا هنوز گاهي ميتوان شرفياب شد به تناول اين موجود افسانه اي !
*سحربانو*
:دي
ميراب عطش
خب فردا پس فردا عکسشو بايد بخرين به عنوان کارت پستال بفرستين واسه تبريک عيد ..
گل پسر دنيا*محمد*
:(((((((((
ميراب عطش
ولي انگار قضيه بر عکس شد چرا که قيمت مرغ ديروز حدود پنج و خورده اي بود تو مغازه ها ..ديگه انگاري نيازي به احتکار کارت پستال نيست ... دي
ميراب عطش
شايد .. اگر خبري دارين بفرماييد تا ما هم بريم از اون محصول انبار کنيم به وقت گروني پولدار شيم .. دي
||عليرضا خان||
سلام عاشق پيشه :دي
ميراب عطش
خانم وستا شما هم فقط جنبه مادي قضيه رو ميبينين ديگه .. دي .. سلا بر سرباز وطن .. عليرضا جان .. چه کنيم ديگه .. چشم شما رو دور ديديم .. دي
.:راشد خدايي:.
سلام...تازه اگر کسي ديوان هم سرايد با اين اوضاع نشر و چاپ پشيمون ميشه:)
ميراب عطش
سلام راشد جان .. عوضش مهندس فخري شرايطي ايجاد کرده که يه ديوان که چه عرض کنم .. خاطرات روزانه رو هم ميشه منتشر کرد .. تازه خوش شانس باشي تو مجله هم اسم و رسم پيدا ميکني .. دي
ميراب عطش
آهان .. از اون جهت .. پس اگه سراغ دارين يه بانک معرفي کنين يه وام کلان بگيريم شايد ما هم مايه دار شديم .. دي