پيام

ميراب عطش
91/1/23

+ ديوانه اين بيتم که بيتم کرده ويرانه ... سقاي حرم ....... سيد و سالار نيامد ... علمدار نيامد .. علمدار نيامد .. تاسوعا را هيچگاه به درکش نميرسيم .. چرا که آن روز سيدالشهدا را ابتدا کمرش را زدند و بال و پرش را بريدند و دلش را شکستند اما در عاشورا با خونش اسلام زنده کرد. تاسوعاييان را دريابيم

* هاتف * 91/1/25

سلام جناب ميراب... من وستا هستم... يه چي بگم؟

سلام .. بفرماييد .. اما من هنوز متوجه نشدم رضا همون وستاس يا وستا همون رضا .. بيگانه دوگانه يا دوگانه آشنا .. يا اصن گزينه سوم .. دي

رضا.. رضاست.. وستا هم ملك است.... يه مدتي مهمان رضا اونا شديم.. اجازه داده تا خانه شان هستم با وبش بيام... ...

از اطلاعرساني شما سپاسگزارم .. به جناب رضا هم سلام بنده را برسانيد ..

رضا: ممنون جناب ميراب ... سلامت باشين

مکن اي صبح طلوع ... چه طلوع شرم آوري براي خورشيد آسمان خواهد بود وقتي خورشيد زمين و زمان ..در قتلگاه است و سر در طشت

وستا: هووووووووي رضا تو شي ميكني اينجا؟؟ هاننن

رضا: هيچي .... اسمم رو صدا زدن اومدم ... :((

باور کنين اين فيد رضا نيست ..

*وستا جوووووووووووني* : جناب ميراب ببخشيد اين رضا هماهنگ نميكنه.. سرخود مياد نت :دي

بخدا فيد خودم بود

*وستا جوووووووووووني* : رضا يني شي قسم ميخوري؟! هاننن

خوب آخه باور نميکنن .... (رضا تنها )

*وستا جووووووووووني* : كي باور نميكنه؟ هانننن ... بفرست بياد پيش خودم

اين فيدو که بنده منتشر کردم رضا جان .. اما قابل شما رو نداره ..

*وستا جوووووووووني*: ميراب بيخي اين رضا... تو يه عالم ديگه زندگي ميكنه

: تو چه عالمي؟ منم همينجام ... پيش شماها ... چند ساعت پيش بود که پيش هم نهار خورديم

رضا جان شما اراک تشريف دارين و بنده حداقل 260 کيلومتر با شما فاصله دارم . چگونه ناهار باهم خورديم ؟

*وستا جووووووووووووووني*: رضا ميگم هستي.. بگو هستي.. وقت ناهار هم تو اين عالم نبودي .. دهعععع ... جناب ميراب رضا منظورش با من بود.. در ضمن رضا الان تهران هسش نه اراك :))

ببخشين بنده متوجه نشدم .. سلامت باشين ان شاالله ..

خيلي واضح و مبرهن هستشا... من وستا.. اوني هم كه در هپروت هست رضاست

با اينحال که بازهم متوجه موضوع نشدم اما برايتان آرزوي شادکامي مينمايم ..

ديوانه اين بيتم که بيتم کرده ويرانه