پيام

ميراب عطش
91/1/16

+ [وبلاگ] هفت خوان زندگي: خوان اول خواستگاري!

حالا ما اون قسمتاشو سانسور کرديم .. يه مراسم سنتي رو در نظر گرفتيم که طرفين بنا به پيشنهاد خانواده راضي به ازدواج شدن .. به بحث نگاه و اينا هم خواهيم رسيد

ميراب عطش مشهديه؟

از خودشون بپرسين .. دي

آها نه مثل اين كه نيستند آخه اين عكس مال يكي از كتاب هاي شهرداري مشهده كتابش خيلي قشنگه!!

وستا خانم اين عکس جنبه تزئيني داره .. يه هو فک نکنين خداي نکرده کسي اهل اين حرفاس هاااا .. دي .. سرکار خانم سيده هانا گرامي بنده مشهدي نيستم ولي افتخار داشتم مدتي در مشهد سکونت داشته باشم و دوستاني دارم که شايد بهترين دوستان تمام خاطراتم هستند ..

شايد .. کسي چه ميدونه .. اما نه .. چون سرکار خانم سيده هانا عنوان کردن قبلا تو يه ويژه نامه شهرداري مشهد ديده بودن اين عکسو ..

:)) ... كدوم كتاب؟!

پس شما حتما همون شازده تو قصه هايي و سيده هانا خانم هم وزير اعظم شما .. دخو جان از همشهريت بپرس .. ايشون فرمودن کتاب ..

خوب پس بسيار خوشحالم که با يک بارگاه قجري آشنا ميشوم .. دي

آغا محمد خان چشم در مياورد .. پس شما آغا محمد خان نيستين .. دي شما يحتمل ترکان خاتون هستين .. احتمالا ميشناشينش اما اگه نمي شناسين يه سرچ کنين ببينين چه شخصيت بزرگي بودين ..

عجب .. پس شانس آورديم دوره آغا محمد خان بازي ديگه تموم شده .. اگرنه فک کنم الان تو همشهرياي شما خصوصا هم که يه شهر تاريخي هست هيچ بينايي وجود نداشت.. دي

بيگانه هم نمي گن .. ميگن سياهي کيستي .. که اونم ميگه پارسي کولا

اوووو نبودم چه بحثي شده ماشاءالله پشت سر آدمم كه حرف كه حرف درميارن!! آره اين عكس مال كتاب شهرداري مشهده اسمشم الآن خاطرم نيست البته دارمش بگردم پيدا كنم عرض مي كنم .............ميراب عطش خوش حالم كه گفتيد مدتي مشهد بوديد و دوستان اين جا خيلي براتون خاطره ساز بودند مشهدي بودن ديگه(ايكن خودشيفتگي) البته من مشهدي خالص نيستم منتهي چون اين جا به دنيا اومدم ....

من از امينه خوشم مياد وستا جون مادربزرگ آغا محمد خان زندگيشو بخون فوق العاده است...

البته تقصير بنده نبوده و اين فرمانده شما وستا خانم حرف از وزير اعظمشون يعني شما به ميون آوردن و الان هم ديگه مادر بزرگ شما شدن آغا محمد خان وستا ودر مورد کتاب هم خوشحال ميشم اسمشو بفرماييد چون جناب دخو سخت منتظر هستن و اينکه دوستان مشهدي پيامرساني خوب و نازنيني دارم از قبيل جناب حسين خان کارگر و ...

شما فعلا تکليفتو با خودت مشخص کن ببينيم بلاخره آغا محمد خان هستي يا تيمور لنگ شايد هم بهرام گور .. ما که هنوز چيزي نفهميديم ... اون وزير اعظم هم هنوز بلا تکليف هستن گويا .. دي

:))

اون مملکت چه شود که شاهش شيفته يه شاه ديگس .. هه

نه ولله بلاتكليف چي ام؟!! وضعيت من مشخصه ملكه با خودش درگيره!

آخه شما تاييد فرموديد که وزير اعظمشون هستين اما وقتي شاه تکليفش مشخص نباشه شما هم در بلاتکليفي بسر ميبرين ديگه ..

مملكت ما وضعش فرق مي كنه !

اسم اون كتاب كه قولش رو داده بودم : ((داماد رفته گل بچينه))سومين كتاب از مجموعه كتاب شهر نوشته ي محمد رضا دوست محمدي كه نشر شهر اونو براي شهرداري مشهد چاپ كرده

جناب دخو تحويل بگير ... سيده هانا گرامي بنده از طرف ايشون و خودم و ساير دوستان مشهدي از شما تشکر ميکنم .. در باب قسمت دوم يا بهتر بگم اول فرمايش شما يني ميفرماييد مملکت پادشاهي اون سرکار خانم و مملکت وزارت اعظمي شما فرق ميکنه ؟ نکنه يه چن تا کشور بي صاحاب پيدا شده و شما هم نقشه حکومتشو کشيدين .. حالا کجا هست اين کشورا .. حوزه درياي کارائيب!؟ .. دي

علي جان تحويل گرفتيم ... ولي از كجا ميشه پيدا كرد اين كتاب جذاب رو خانم سيده هانا؟ :)

بنده پيشنهاد ميکنم به سرکار خانم سيده هانا گرامي که يک نسخه از کتاب را در فرمت پي دي اف براي دوستان مشهدي در وبلاگشون قرار بدهند تا اين دوستان هم از اين کتاب استفاده کنند .. دخو جان ولي شايد اگر به فروشگاههاي کتاب شهر مشهد هم مراجعه کنيد دور از دسترس نباشه ..