پيام

ميراب عطش
90/3/15

+ السلام عليک يا علي ابن موسي الرضا (ع)

سلام . جايتان خالي امشب تا رسيدم ديگر بالهايم فقط راه حرم را ميشناختند. يا امام رضاي غريب تنها آمده ام ، ميبيني شايد که غريب نوازيهايت شامل اين حقير گردد و اين غريب احوال خويش را راه نشان دهي . از بست شيخ طبرسي اجازه دخول ميطلبم مي آيم غريبي باشم تا در آشنا ترين منزل اين خاک ضامنم گردي

سلام خيلي التماس دعا دارم

جناب بهترينها حالا كه امدي مشهد امام رضا و ميهمان ما مشهديها شدي اگر كاري از دست اينحقير ساخته بود با افتخار در خدمتم .شماره تماسم رو خصوصي عرض ميكنم و در طول شبانه روز هم روشنه با خيال راحت تماس بگير اخوي

سلام جناب زمزمه ها ممنون از لطف جنابعالي اما مشکلم جز به کرم آقا هيچ جور گشايشي ندارد . جناب سرباز تصوير را پس از حضور از بست شيخ طبرسي گرفتم و بعد از نماز آپلود کردم .

ممنون از دوستاني که لايک دادن . تو اولين فرصت اگه قابل باشم نايب الزياره خواهم بود

التماس دعا

با اينحال که الان در جوار آقام اما هنوزم محتاجم

اااااا.....بهترينم تو الان مشهدي؟؟؟

براي چي زودتر نگفتي مياي يه گاوي ...گوسفندي....ميومدم استقبالت

ما را زدعا کاش فراموش نسازند ...

سلام .. التماس دعا. ص

سلام جناب بهترين ها....زيارت قبول....التماس براي دعا،کنارسقاخونه...

بعد نماز مغرب ميرم حرم دونه به دونه دوستا رو تو ياد نگه ميدارم هرچند دعاي رو سياهي چون من شايد مقبول نباشه اما به هر جهت رفع تکليفه همه دوستاني که لايک دادن و نظر حتي بقيه رو که يادم ياري بده حتما

ايمان به استجابت ،شرط استجابت دعاست........التماس دعا....

دل شکسته قلب داغون احوال نا احوال فقط به يقين به استجابته که اميد داره منم يکي از همينايي هستم که از شکسته دلي زار و نزار شدم

خانم رستگار انشاالله درخت دعاهاتون پر از ثمر باشه

يا ضامن آهو امان از اين خستگي . مجبورم فعلا برم تا بتونم دوباره صبح براي اينکه بازم التماست کنم بيام اگه عمري باشه

دوستان سلام . الان جلو پنجره فولاد در قلب بهشت هستم همه دوستاني که لايک دادن دعاشون کردم انشاالله مقبول بيفته شام غريبان امام هادي (ع) جاتون خالي بازم اوامري بود بفرماييد

اينم آخرين نظر اين حقير از مشهد که احتمالا تا دقايقي ديگه اين شهر رو ترک ميکنم . خداحافظ يا امام غريب خداحافظ اي شاه گدا نواز خدا حافظ اي غروب هاي دلتنگي خداحافظ اي سحرهاي بي تابي خداحافظ

پس خيالمان راحت شد و ديگر بحث خاکشير و اين حرفا نيس .... ديييي

الهي شکر

دوستان اين سفر نامه به انتهاي مسير رسيد و من در ارابه اي نشسته ام که مرا دور ميکند، دور دور به اندازه تمام سالهاي عمر نکرده ام، قد سي چهل سال نيامده که هر چه ميگذرد همانقدر دور تر ميشوم . خدا حافظ اي ياري گر بي ياوران

جناب ميرا به ياري گر بي ياوران سلام كنيد نه اينكه ازشون خداحافظي...

من بنده خدا بعد اين همه لطف و کرم شاه جهان به وعده قهر ميروم تا بنده نوازي کند و شايد باز ميزبان دردها و واگويه هايم گردد . خداحافظي از باب مثلا قهر است تا .....

بله چو يار ناز نمايد شما نياز كنيد...جناب ميرا مابايد ناز اونا رو بكشيم نبايد كه ناز كنيم براشون هرچند اونا انقدر مهربونن كه ناز مارو ميخرن

خانم هور نميدونم چي بگم ولي .......

دوستان گرامي اين سفر نامه به انتها رسيد اما داستان همچنان ادامه دارد . سفرنامه من اما همه پر است از لحضات دلتنگي و ديوانگي

خانم رستگار ناراحتي شما از چه حاصل گشته ؟

اينو ميگم

بايد برم اما عطرت نميزاره .... هفته پيش همين لحضه آخرين ساعات حضورم در حرم معطر به عطر بهشت بود ... گاهي چقدر زود دير ميشود

گاهي چقدر زود ديرميشود...

خانم هور دقيقا شما هفته پيش همين موقع ها همين حرفا رو ميزدين

بعضي وقتها خيلي زودتر از زود دير ميشود

چه عکس زيبايي ، شبيه خواب مي ماند ...

خانم رستگار اون روزا رو دقيقا يادتونه نه ؟

يا امام رضا .....