سفارش تبلیغ
صبا ویژن

میراب نوشت
 
20 گیگابایت هاست رایگان با قول امکانات همراه با دامنه رایگان و سی پنل و کلی چیزای دیگه مخصوص شما

محل درج آگهی و تبلیغات
 
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 91/1/8 توسط میراب عطش
آیا از خاطره نویسی لذت میبرید؟ اگر جواب شما مثبت است که بسیار عالی اما اگر از نوشتن خاطرات سفر نوروزی خود لذتی نمی برید، شما را به خواندن ادامه این مقاله دعوت میکنم . اکثر مواقع به هنگام مسافرت دوربینی همراه خود داریم تا لحظه هایی از سفر را اینگونه ثبت کنیم. گاهی مشاهده یک تصویر از سفری که در گذشته های دور رفته اید چه حس خوش آیندی خواهد داشت. حال تجسم کنید این حس خوب دو چندان و شاید حتی صد چندان شود. حتما می پرسید چگونه!؟ فرق عکس های یادگاری و خاطرات مکتوب در این است که عکس یک تصویر دو بعدی فاقد روح است که اگر شخصی به جز خودتان به آن نگاه کند حتما باید برایش توضیح دهید تا متوجه شود زمان و مکان را و حتی علت تصویر برداری را اما خاطره نویسی حتی وقتی راوی هم حضور نداشته باشد قادر به انتقال احساس و جزییات موضوع را خواهد داشت. حال برای اینکه حتی المقدور یک خاطره نویسی خوب داشته باشیم رعایت این نکات را به شما پیشنهاد میکنم . * برای اینکه یک خاطره نویس خوب باشید باید همیشه کاغذ و قلم در ساک مسافرتی خود داشته باشید . * برای نوشتن دقیق بهتر است فاصله زمانی وقوع خاطره و نوشتن آن نباید زیاد باشد چرا که باعث میشود جزئیات بسیاری را فراموش کنید. * به هنگام شروع حتما از خودتان علت ثبت خاطره را بپرسید، جواب به این سوال باعث میشود خط اصلی را بیابید.* برای آغاز خاطره نویسی راه های مختلفی وجود دارد و شما باید یکی از بهترین ها را انتخاب کنید اما اگر راه خلاقانه ای به ذهنتان نرسید نگران نشوید چرا که همیشه چند روش کلیشه ای برای خاطره نویسی در دسترس میباشد مثل ذکر تصویری ساکن ، توصیف زمان و مکان ، و حتی یاد آوری محیط و همسفران و ... و اکنون برای همین روشهای کلیشه ای مثالی میزنیم تا بهتر موضوع را درک کنید. ذکر تصویر ساکن : کنار استخر هتل نشسته بودم که .... توصیف منظره مثل " ناگهان مه همه جا را گرفت به حدی که ما در جنگل قادر نبودیم درختان مقابل خود را مشاهده کنیم و ... " یاد آوری زمان مثل " ساعت 5 صبح دومین روز فروردین ماه بود که ما به مقصد رسیدیم " یادآوری مکان مثل " ما در هتل قصر که نزدیک حرم بود اتاق گرفتیم " و هزاران روش شروع دیگر که شما باید آنرا انتخاب کنید. در مرحله دوم باید سعی کنید به جزئیات به خوبی اشاره کنید مثلا در مورد اشتباه رفتن مسیر به جای اینکه بنویسید " راه را گم کردیم " سعی کنید کمی به جزئیات هم اشاره کنید " صبح آن روز تصمیم گرفتیم خودمان به کوه برویم حوالی دو ساعت بود که در جنگل میرفتیم اما از راه اصلی خبری نبود انگار که ما مسیر را اشتباه آمده بودیم ... " . در خاطره نویسی راوی اول شخص همیشه بهترین بوده است چرا که خواننده هم به راحتی با نویسنده ارتباط برقرار میکند. طوری خاطره نویسی کنید که بشود گذشت زمان را در آن حس کرد " صبح قبل از طلوع آفتاب در کنار ساحل بودیم و بعد به روستای لوندویل رفتیم و دو ساعت تمام در دل کوه پیاده روی کردیم تا به آبشار زیبایی در دامنه کوه کوته کومه برسیم ... " . از زبانی خودمانی استفاده کنید . بعد از سالها که به این دفترات خاطرات اگر سری بزنید خواهید دید چقدر برایتان شعف انگیز است. خاطره نویسی را همیشه در سفر فراموش نکنید. یادمان باشد امروز همان فردای دیروز است.

نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/1/6 توسط میراب عطش
برخورد ما با مقوله حجاب چگونه بوده است!؟سی و سه سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) میگذرد و یکی از ارکان اساسی و بنیادی این نظام حجاب میباشد و این مهم ضمن برخورداری از دستورات و رهنمود های دینی ، دارای قوانین مدون نیز میباشد. اما به راستی ما در رابطه با این موضوع مهم چه کرده ایم!؟ سالهاست که غرب با استفاده از دستگاه عظیم تبلیغات خویش رفتارهای نشأت گرفته از فرامین دینی و ارزشی نظام را هدف قرار داده و در بالاترین سطح در این رابطه برنامه سازی نموده است. در حال حاضر بیش از 30 کانال تلویزیونی فارسی زبان لس آنجلس نشین و بسیار بیش از این مقدار هم شبکه های غیر فارسی زبان امواج خود را به سوی فضای ایران ارسال میکنند که آنچه در برنامه هایشان عیان است تبلیغ نوعی بی بند و باری و نمایش حالات دلچسبی! از عریانی میباشد. در اکثر برنامه های این شبکه ها حجاب سدی برای عدم استفاده از لذتها نمایش داده میشود و رهایی از آن، نماد ایجاد یک زندگی سرشار از سرخوشی های گوناگون! نشان داده میشود. و حتی با تطمیع برخی چهرهای مشهور ایرانی آنها را بنا به اهدافشان دعوت به برهنگی نموده و با بوق و کرنا نمایش داده اند. با توجه به همین موارد ( که فقط قسمتی از عملکرد غرب در این مقوله است )متوجه میشویم که موضوع حجاب اکنون به یک جبهه تبدیل شده و غرب از یک سو به آن م تازد و از دگر سو، ما به عنوان ملت هدف، از این جبهه دفاع می کنیم و تمام هدف ما پیروزی در این نبرد است. اما واقعا اینگونه بوده !؟ آیا ارباب رسانه های داخلی هم در این جبهه حضوری فعال داشته اند؟ بطور مثال در حوزه سینما و تلویزیون ازچند اثر شاخص میتوانیم نام ببریم که پرسوناژ های اصلی آن خانم های محجبه ای بوده اند که به مدارج و موفقیت های سطح بالا در حوزه علم و اقتصاد و حتی خانواده ، دست یافته اند؟ (نیازی به تخیل هم نیست چرا که به اندازه کافی سوژه واقعی و رئال برای ساخت وجود دارد ) گذشته از اینکه تصویر نقش بسته در سینمای ملی و قاب جادویی ،بارها زنان کم سواد و بدون معلومات را بصورت محجه و حتی چادری نمایش میدهند، مکررا فیلم ها و سریالهای وطنی را دیده ایم که زنان چادری یا دچار مشکل مالی هستند و یا در خانواده و روابط خانوادگی خود به بن بست رسیده اند ! در بعد اجرایی نیز آنچه انجام داده ایم یا چند کنفرانس و میزگرد بوده و یا نهایتا ایجاد گشت های ارشاد فصلی و اگر زحمات چند سازمان مردمی در رابطه با فرهنگسازی در مورد حجاب را نادیده انگاریم تقریبا هیچ حرکت مثبت و اثر گذاری از سوی متولیان امر صورت نگرفته است . یادمان باشد حجاب ثمره خون شهدایی است که ما تا قیامت مدیون هر قطره اش خواهیم بود و شعار صرف و بدون عمل ، روز به روز بیشتر مارا شرمنده این خونها خواهد نمود و مدیران فرهنگی و ... به هوش باشند که شهدا هیچ کم کاری و کوتاهی در رابطه با اصول و ارزشها را نمی بخشند.

نوشته شده در تاریخ یکشنبه 91/1/6 توسط میراب عطش
برخورد ما با مقوله حجاب چگونه بوده است!؟سی و سه سال از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی (ره) میگذرد و یکی از ارکان اساسی و بنیادی این نظام حجاب میباشد و این مهم ضمن برخورداری از دستورات و رهنمود های دینی ، دارای قوانین مدون نیز میباشد. اما به راستی ما در رابطه با این موضوع مهم چه کرده ایم!؟ سالهاست که غرب با استفاده از دستگاه عظیم تبلیغات خویش رفتارهای نشأت گرفته از فرامین دینی و ارزشی نظام را هدف قرار داده و در بالاترین سطح در این رابطه برنامه سازی نموده است. در حال حاضر بیش از 30 کانال تلویزیونی فارسی زبان لس آنجلس نشین و بسیار بیش از این مقدار هم شبکه های غیر فارسی زبان امواج خود را به سوی فضای ایران ارسال میکنند که آنچه در برنامه هایشان عیان است تبلیغ نوعی بی بند و باری و نمایش حالات دلچسبی! از عریانی میباشد. در اکثر برنامه های این شبکه ها حجاب سدی برای عدم استفاده از لذتها نمایش داده میشود و رهایی از آن نماد ایجاد یک زندگی سرشار از سرخوش ها گوناگون! نشان داده مشود. و حتی با تطمیع برخی چهرهای مشهور ایرانی آنها را بنا به اهدافشان دعوت به برهنگی نموده و با بوق و کرنا نمایش داده اند. با توجه به همین موارد ( که فقط قسمتی از عملکرد غرب در این مقوله است )متوجه میشویم که موضوع حجاب اکنون به یک جبهه تبدیل شده و غرب از یک سو به آن م تازد و از دگر سو، ما به عنوان ملت هدف، از این جبهه دفاع می کنیم و تمام هدف ما پروزی در این نبرد است. اما واقعا اینگونه بوده !؟ آیا ارباب رسانه های داخلی هم در این جبهه حضوری فعال داشته اند؟ بطور مثال در حوزه سینما و تلویزیون ازچند اثر شاخص میتوانیم نام ببریم که پرسوناژ های اصلی آن خانم های محجبه ای بوده اند که به مدارج و موفقیت های سطح بالا در حوزه علم و اقتصاد و حتی خانواده ، دست یافته اند؟ (نیازی به تخیل هم نیست چرا که به اندازه کافی سوژه واقعی و رئال برای ساخت وجود دارد ) گذشته از اینکه تصویر نقش بسته در سینمای ملی و قاب جادویی ،بارها زنان کم سواد و بدون معلومات را بصورت محجه و حتی چادری نمایش میدهند، مکررا فیلم ها و سریالهای وطنی را دیده ایم که زنان چادری یا دچار مشکل مالی هستند و یا در خانواده و روابط خانوادگی خود به بن بست رسیده اند ! در بعد اجرایی نیز آنچه انجام داده ایم یا چند کنفرانس و میزگرد بوده و یا نهایتا ایجاد گشت های ارشاد فصلی و اگر زحمات چند سازمان مردمی در رابطه با فرهنگسازی در مورد حجاب را نادیده انگاریم تقریبا هیچ حرکت مثبت و اثر گذاری از سوی متولیان امر صورت نگرفته است . یادمان باشد حجاب ثمره خون شهدایی است که ما تا قیامت مدیون هر قطره اش خواهیم بود و شعار صرف و بدون عمل ، روز به روز مارا شرمنده تر از قبل خواهد کرد و مدیران فرهنگی و ... به هوش باشند که شهدا هیچ کم کاری و کوتاهی در رابطه با اصول و ارزشها را نخواهند بخشید .

یکبار دیگر زمین لباس نو به تن کرد و رنگ تحول اساسی به خود گرفت و طبیعت بی جان را جانی دوباره بخشید و رستاخیزی دگر اتفاق افتاد. همچون سالهای پیش رهبر فرزانه نامی برای این سال انتخاب نمود که اگر ایرانیان فعل خواستن را صرف کنند با این نام گذاری به دور از هیاهوی سیاسی میتوانند دورنمای زیبا و تابناکی را رقم زنند. ایرانیان در طول تاریخ آغاز گر اتفاقات و اختراعات مهمی بوده اند که هر یک به نوعی خط سیر تاریخ را عوض کرده است و اینگونه است که ما میتوانیم به خاستگاه اول علم و عمل جهان دست یابیم و همانگونه که در برگ برگ تاریخ ردی از ایرانیان مشاهده خواهیم نمود. در ادامه به قسمتی از این اتفاقات و اختراعات اشاره خواهم نمود. * ایرانیان اولین مردمانی بودند که نخ را کشف نموده و آنرا ریسیدند * ضرب سکه اولین بار توسط ایرانیان صورت گرفته * ایرانیان اولین قومی بودند که حیوانات را اهلی نمودند * مقیاس سنجش اجسام اولین بار از سوی ایرانیان انجام شد * کشف شیشه و استفاده آن در منازل از اختراعات ایرانیان است * برخلاف ادعای مورخان غربی ، ایرانیان خیلی پیشتر از کریستف کلمب و واسکودو گاما به قاره امریکا رسیده بودند و این دو دریا نورد از روی نوشته های ایرانیان که در کتابخانه واتیکان بوده است با این قاره آشنا شده و برای رسیدن به آنجا از همین نوشته ها یاری میگیرند * اولین بار سوخت فسیلی توسط ایرانیان استحصال شده و آنها به عنوان نخستین قوم از ذغال سنگ سود برده اند * سیستم انتقال فاضلاب شهری برای اولین بار در ایران اجرا شده است * اولین قومی که از ذوب فلزات سود برده ایرانیان بوده اند و بموجب بقایای سیلک این قوم خیلی پیشتر از سایر اقوام از ذوب فلزات برای ساخت لوازم استفاده کرده اند * روشهای کشاورزی که شامل کاشت و داشت و برداشت بوده اول بار از سوی ایرانیان در هفت تپه امروزی انجام یافته * الکل به عنوان اختراع ایرانیان تاکنون نیز جایگزینی نداشته * اولین کانال به عنوان راه ساخت دست بشر برای وصل کردن دو دریا برای اولین بار توسط ایرانیان ساخته شده است و کانال سوئز یادگار ایرانیان است * و اتفاقات و اختراعات بیشمار دیگر که هنوز هم ادامه داشته و هر روز در یک بخش علوم نامی از ایران عزیز برده میشود . یادمان باشد دوران هشت سال دفاع مقدس را که به عنوان یک ملت در مقابل تمام قدرتهای شماره یک آن روز جهان ایستادگی کردیم و اکنون نیز برخی روشها و تاکتیک های اختراعی ما در دانشگاههای جنگ همان کشورها تدریس میشود. پس دور از دسترس نیست حضور ایرانی صنعتی و به روز که به هیچ یک از قدرتهای صنعتی دنیا نیاز ندارد و خود صادر کننده بهترین تجهیزات و صنایع به دنیا است و یادمان باشد این مهم ، حاصل نخواهد شد مگر به وجدان کاری ملی و تعصب عمومی و اتحاد و یکپارچگی . به امید آن روز

نوشته شده در تاریخ جمعه 91/1/4 توسط میراب عطش
این روزها در هر زمینه تخصصی ، تفریحی میتوان سایتهای اینترنتی زیادی را مشاهده کرد و هرکس با حداقل سواد خواندن و نوشتن و کمی اطلاعات رایانه ای قادر به ایجاد یکی از این سایتها و نوشتن حرفهای دلش میباشد و حتی اگر حرفی برای گفتن ندارد با کپی و تکرار مطالب سایتهای دیگر بدون ذکر ماخذ این سایت را ایجاد میکند. برخی ها برای تعامل بیشتربا خوانندگان مطالب خویش وبلاگی نیز ایجاد میکنند تا از این طریق به سوال آنان پاسخگو شده و ذائقه ها را بشناسند. متاسفانه گاهی عده ای از این افراد کم کم باورشان میشود که جزو نویسنده گان طراز اول و حتی در برخی مواقع جزو علما و دانشمندان هستند و خویش را محق میدانند تا در مورد هر موضوعی ،اظهار نظر های کارشناسانه! بنمایند. چندی قبل در یکی از همین سایتها مطلبی قریب به این مضمون دیدم که : گفته ها و اعمال دانشمندان علوم قدیمه و جدیده قابل اعتنا و اطمینان نیست ، زیرا قابل تغییر است و هر روز چیزی میگویند. عجیب است که یک چنین مطلبی با استفاده از همین تکنولوژی اختراعی دانشمندان در جهت نفی اقدامات آنان در سایتی درج میشود و شخصی با استفاده از آخرین دستاوردها مدعی شود علم و دانش به درد نمی خورد چون در معرض تغییر است! . شاید اگر همین تغییر نبود اکنون ما با استفاده از دود باید اخبار خود را منتقل میکردیم و ارزش علم و دانش به همین تغییرات آن است . امروزه هر یک از ما وسیله ای کوچکتر از یک بند انگشت در جیب داریم که حافظه آن صدها برابر از کامپیوترهای اولیه میباشد. هجده سال قبل در سازمان صدا و سما خودمان کامپیوتری بود که کارهای مربوط به حساب و کتاب کارکنان را انجام میداد و فضایی بیش از چند اتاق را اشغال کرده بود اما با این عظمت امروزه حتی قادر نیست با پردازش گوشی های موبایل نیز رقابت کند. وقتی این مطلب را می نویسم به فاصله چند ثانیه آنرا به روی وبلاگم بارگذاری میکنم و پس از آن در تمامی دنیا قابل مشاهده خواهد بود، آیا 15 سال پیش هم اینگونه بود !؟ آن روزها برای ارسال یک نامه شخصی به یک دوست هم چند روزی طول میکشید تا مرسوله به دست گیرنده برسد اما امروزه شما به عنوان یک خبرنگار ظرف چند ثانیه خبرتان را از آن سو دنیا برای نشریه اتان ارسال میکنید. سوالم از اینگونه افراد این است که اگر دانشمندان همواره در پی تغییر و کشف علوم نبودند آیا خشک مغزانی همچون او می توانستند برای تاخت و تاز به دانش بیست سال قبل هم این وسایل ارزشمند را در اختیار داشتند تا به کمک آن به این سرعت عقاید و نظرات! بی ارزش خود را در اختیار جهانیان بگذارند!؟ اینها نتایج همان تغییر هستند که همه روزه اتفاق می افتند و انسان را یک قدم به جلو می برند. آیا انکار دانش و دانشمندان مصداق این مثل شیرین فارسی نیست ، نمک خوردن و نمکدان شکستن!؟. یادمان باشد حتی رسول اکرم حضرت محمد مصطفی (ص) نیز بشر را از لحظه تولد تا زمان وفات به کسب علم و دانش دعوت نموده و آیات قرآنی سرشار از رموز آفرینش هستند تا انسان همواره در پی کشف قسمتی از این رمزها باشد .

<      1   2   3   4      >
.: Weblog Themes By Rokh Nama :.


تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : lمیراب عطش